بیدار کردن آنا: داستان کشف مولکولی که باعث پرخوابی میشود
آنا سامر وقتی 18 ساله بود و سال آخر دبیرستان را طی میکرد، خیلی پرخواب شده بود، اما در آن زمان او توجهی به این مسئله نداشت. زمانی که او به کالج رفت، همین مسئله ادامه داشت، اما او استرس را بهانه میکرد و با خودش میگفت که بخاطر کار دشواری که دارد، بدنش نیازمند استراحت بیشتر است. در این زمان او همواره بعد از خوردن نهار یا تمام شدن کار روزانه یا حتی هنگامی که با دوستانش بود، نیاز داشت چرت بزند. طوری شده بود که وقتی هنگام عصر والدینش به او زنگ میزدند تا با او صحبت کنند، هماتاقیهایش که دوست نداشتند مدام به آنها بگویند آنا خواب است، میگفتند که آنا برای مطالعه به کتابخانه رفته است.
بعد از فارغاتحصیلی آنا به بانگوک رفت تا آنجا زبان انگلیسی درس بدهد، پرخوابی او ادامه داشت و همین طور هم بهانهتراشیهایش. در آن هنگام او بین کلاسهایش چرت میزد و با خودش میگفت که برای تطابق با آب و هوای گرم بانگوک نیاز به خواب دارد.
بعد از بانگوک او مدتی به لندن رفت، آنجا هم او آسمان ابری و همیشه بارانی لندن را دلیل پرخوابی میدانست.
بعد از آن، آنا برای تحصیل در دانشکده حقوق به آمریکا بازگشت و دوباره مقیم خانه پدر و مادر شد. در این زمان والدین او متوجه حاد بودن مسئله پرخوابی او شدند، او بالافاصله بعد از بازگشت از دانشکده، سلامی میکرد و بلافاصله به رختخواب میرفت.
خواب یک نیاز فیزیکی غیرقابل اجتناب برای آنا شده بود، در 30 سالگی آنا به یک شرکت حقوقی پردرآمد در آتلانتا پیوست. در این شرکت برنامه کاری که به او محول شده بود، انعطاف کمی داشت و به همین خاطر او دیگر نمیتوانست هر زمان که میخواست، بخوابد. اینجا بود که آنا متوجه شد، باید فکری برای مسئله پرخوابیاش کند.
در انتهای سال 2005، آنا به مرکز خواب کلینیک اِموری رفت، در آنجا بود که با اصطلاح hypersomnolence یا همان پرخوابی آشنا شد. شش سال بعدی، گروهی از پزشکان مشغول بررسی مشکل آنا و 31 فرد دیگری که مثل او پرخواب بودند، شدند. پزشکان مواد شیمیایی مغز آنها را برای جستجوی ماده اسرارآمیزی که مدار خواب آنها را تحریک میکرد، جستجو میکردند.
زمانی که نتیجه کارهای این پزشکان برای انتشار آماده شد، خیلی از متخصصان نتایج را باور نمیکردند. تا آن زمان باور غالب این بود که خواب زیاد ناشی از ضعف سیستم بیدارباش مغز است و نه ناشی از مواد شیمیایی خوابآور. اما مقالهای که ماه پیش -نوامبر سال 2012- در نشریه Science Translational Medicine به چاپ رسید، همه چیز را تغییر داد.
در صورت پیگیری نتایج این تحقیق توسط دانشمندان و صنایع دارویی، این مطالعه میتواند منجر به تولید قرصهایی شود که زندگی میلیونها نفر را بهتر کنند.
حالا ببینیم تحقیقات انجام شده، دقیقا چه چیز بوده و نتایج مطالعه چه بودهاند.
در نخستین آزمایش، از آنا خواسته شد که در یکی از اتاقهای بیمارستان چرت بزند. اتفاقا در بیرون اتاق در آن زمان، عمیلات ساخت و سازی در حال انجام بود و سر و صدای زیادی برپا شده بود، طوری که آنا فکر میکرد که این صدا، قسمتی از آزمایش است، اما آنا علیرغم این صداهای مزاحم توانست بخوابد.
پزشکان تشخیص دادند که مبتلا به پرخوابی یا به صورت دقیقتر hypersomnolence است، این وضعیت با narcolepsy یا حمله خواب تفاوت دارد، در حالت دوم ماهیچههای یک فرد ناگهان شل میشوند و امواج ویژه REM در نوار مغز او ظاهر میشوند.
بعد از این تشخیص اولیه، پزشکان مشتی از داروهای تحریککننده سیستم عصبی مثل ریتالین، آمفتامین و Provigil را برای آنا تجویز کردند، این داروها عملکرد روزانه آنا را بهتر کرد، اما احساس آنا این بود که این بهبود، مصنوعی است. همین طور هم شد و بعد از مدتی داروها تأثیر خود را از دست دادند.
پرخوابی آنا شروع شد، طوری که گاه یک شبانهروز کامل میخوابید، حتی یک بار او 53 ساعت بیوقفه خوابید! وقتی او بعد از یک خواب طولانی بیدار میشد، اصلا نمیدانست در چه تاریخی بیدار شده و آیا اینکه شب است یا روز! اوایل این خوابهای بسیار طولانی هر ماه یک بار رخ میداند، بعد این حمله هر دو هفته یک بار اتفاق میافتاد و سپس هر هفته یک بار انتظار میرفت او دچار یکی از این پرخوابیهای عجیب شود.
سرانجام در آوریل 2007، آنا مجبور شد که تصمیم دشواری بگیرد، که با جاهطلبیهای شخصیاش در تناقض بود، او مجبور شد که شرکتی را که در آن کار میکرد، ترک کند. یک سال بعدی، او یا در منزل پدر و مارش در میسیسیپی یا در خانه خودش در آتلانتا بود. او دیگر حتی نمیتوانست رانندگی کند.
در این زمان پزشکان مرکز اِموری که در رأس آنها یک نورولوژیست به نام «دیوید رای» قرار داشت، تصمیم گرفتند که دیگر برای او داروهای محرک تجویز نکنند و به جای آن برای پیدا کردن علت، مواد شیمیایی مغز او را دقیقا مورد بررسی قرار بدهند.
حالا بیایید چیز دیگری را که به داستان ما ارتباط دارد برایتان تعریف کنم:
در اواخر دهه 1980، در یک منطقه دورافتاده در خارج شهر لوکا در ایتالیا، تعدادی از مردم دچار مشکل عجیبی شدند، آنها دچار پرخوابی مفرط شده بودند، طوری که نیمی از روز به خواب سنگینی شبیه کما فرو میرفتند. نشریات محل، موضوع را برجسته کردند و خبر از همهگیری بیماری خواب دادند.
تشخیصی که برای آنها گذاشته شد «گیجی متناوب» یا recurrent stupor بود، که بسیار شبیه وضعیتی است که یک فرد داروهای خوابآور از دسته بنزودیازپینها مصرف میکند (داروهایی مثل دیازپام و کلا داروهایی که آخر اسمشان ..آم دارند!)
اما این پرخوابهای ایتالیایی قسم میخوردند که هیچ دارویی مصرف نمیکنند و آزمایشهای خونی هم مشخص کردند که آنها راست میگویند. در آن زمان پژوهشگران دانشگاه بولونا، این افراد را با داروی فلومازنیل درمان کردند، فلومازنیل باعث ممانعت از فعالیت داروهای بنزودیازپینی در مغز میشود و عموما به عنوان پادزهر مسمومیت با این داروها کاربرد دارد.
تجویز فلومازنیل، باعث شد بعضی از این افراد درمان شوند، پس پژوهشگران به این نتیجه رسیدند که ممکن است در مغز این بیماران یک ماده شیمیایی شبیه بنزودیازپینها تولید شده باشد، در آن زمان نام این ماده اسرارآمیز را اندوزپین گذاشتند. اندوزپین به معنی مواد بنزودیازپینی تولید شدن در داخل بدن است. آنها در سال 1988 مقالهای منتشر کردند و این فرضیه را مطرح کردند که این ماده شیمیایی اسرارآمیز است که باعث حملات گیجی متناوب در بیمارانشان شده است. اما دانشمندانِ دیگر، اصلا موافق این فرضیه نبودند.
مقالهای که در نقد این فرضیه در نشریه معتبر لنست چاپ شده بود، بسیار جالب بود، در این مقاله دانشمندان درگیر این فرضیه، به تمسخر گرفته شده بودند و سادهلوح قلمداد شده بودند.
با گذشت سالها، وقتی که مورد ویژه آنا پیش آمد، محققان مرکز اِموری احساس کردند که زمان آن رسیده است که از این مسئله دشوار را حل کنند. در ماه می سال 2007، آنها از مایع مغزی نخاعی آنا نمونهبرداری کردند تا پروتئینها و مواد شیمیایی موجود در آن را آزمایش کنند.
آزمایش مایع مغزی-نخاعی آنا غیرطبیعی بود و نشان میداد که دارای مقدار زیادی مادهای شبیه بنزودیازپینها است که با تحریک میانجی شیمیایی GABA باعث، خواب میشود. گابا یک میانجی شیمیایی است که مثل کلید خاموش و روشن باعث میشود که ما از حالت هشیاری خارج شویم و به خواب برویم. ماده شیمیایی اسرارآمیز میتوانست با تحریک همین سیستم گابا، باعث خواب شود.
داروی فلومازنیل که پیشتر از آن نام بردیم، عمدتا توسط شرکت دارویی Roche در بازل سوئیس و به میزان کمتری توسط شرکتهای دیگر تولید میشود و اصلا دارویی نیست که به طور معمول برای کسی نسخه شود. همان طور که گفتم این دارو معمولا در موارد مسمومیت با داروهای خوابآور تجویز میشود و با بلوک کردن گابا، عمل میکند. در موارد نادری هم این دارو برای برطرف کردن عوارض جانبی داروهای بیهوشی تجویز میشود.
در ژوئن سال 2007، آنا نخستین بار این دارو را دریافت کرد. دارو به صورت داخل وریدی برای او تجویز شد. آنا برای نخستین بار در عمرش، احساس کرد که به صورت طبیعی بیدار است.
اما خب، آنا که نمیتوانست مدام در بیمارستان باشد تا به صورت داخل وریدی داروی فلومازنیل را به صورت مداوم دریافت کند.
سرانجام به تحمل دردسرهایی با همکاری مسئولان شرکت Roche ، دارو به صورت خام و به صورت پودر در اختیار آنا و پزشکانش قرار گرفت. با دردسرهای بیشتری سازمان غذا و داروی آمریکا هم اجازه استفاده محدود فلومازنیل را به او داد و سرانجام داروخانهای پیدا شد که پودر را به دو صورت قابل مصرف غیروریدی درآورد:
– یک قرص زیرزیانی که آنا میتوانست در طول روز استفاده کند.
– یک کرم پوستی که آنا میتوانست خیلی راحت، شبها به پوستش بمالد. این کرم به آهستگی جذب بدن میشود و اصطلاحا آهستهرهش است.
حالا دیگر آنا تنها یک گام با بهبودی کامل فاصله داشت، کمی ورزش برای اینکه عضلات تحیلیرفتهاش را رو بیاورد! در واقع آنا در عرض یک سال آنقدر در بستر مانده بود که به سختی میتوانست بیشتر از پنج دقیقه راه برود.
در اوریل سال 2008، سرانجام آنا کاملا بهبود یافت، دیگر نه خبری از خوابهای طولانی و چرتهای اجباری بود و نه عوارض دارویی محرکهای اعصابی که قبلا به او تجویز میشد.
در همین زمان، گروه پژوهشی «رای» مایع مغزی نخاعی بقیه بیمارانی را که خوابآلودگی غیرطبیعی در طول روز داشتند، بررسی کردند. آزمایش آنها روی 32 نفر انجام شد، بیشتر این افراد حول و حوش 30 سال سن داشتند و به طور متوسط 75 ساعت در هفته میخوابیدند. همه این افراد همان ماده شیمایی را در مغز خود داشتند.
اما بالاخره این ماده شیمیایی اسرآمیز چه بود؟ متخصصان متوجه شدند که این ماده، در واقع مولکول کوچکی است که بین 500 تا سه هزار دالتون وزن دارد. به احتمال زیاد این ماده یک پپتید (یک زنجیره اسید آمینه) است، این ماده میتواند همان طور که گفته شد، سیستم گابا را تحریک کند. به صورت دقیقتر این ماده باعث تسهیل تعامل گابا با گیرندهاش میشود.
محققان «رای» سعی داشتند که نتیجه تحقیقشان را در مجلات معتبر چاپ کنند، تا اینکه نشریه Science Translational Medicine موافقت کرد که مقاله را منتشر کند.
اما این کشف میتواند ما را کجاها برساند؟
ما هنوز نیاز داریم که این مولکول را بیشتر بشناسیم، چون شناخت بیشتر این مولکول میتواند به ما در پیدا کردن راههایی برای درمان بیماران دچار بیخوابی و پرخوابی کمک کند.
اما باید در نظر داشت تا زمانی که تولید فلومازنیل یا داروی خوابآور بر اساس مولکول اسرارآمیز کشفشده، از نظر اقتصادی برای شرکتهای دارویی جذاب نباشد، نمیتوان امید داشت دارو به صورت گسترده در دسترس بیماران قرار بگیرد و منجر به فایده عملی شود.
در حال حاضر داروی Provigil که یک داروی تقویتکننده اعمال شناختی است و باعث افزایش تمرکز میشود، یک بازار پرسود 1.1 میلیارد دلاری دارد.
از سوی دیگر مشکلاتی در سر راه تولید داروی خوابآور بر اساس مولکول اسرارآمیز وجود دارد، بزرگترین آنها این است که داروی مورد نظر برای تأثیر بر مغز باید از یک سد طبیعی بدن، موسوم به سد خونی-مغزی بگذرد. این سد مانع از این میشود که هر مولکول و مادهای از خون وارد مغز شود و بنابراین پیدا کردن راهی برای گذر دادن دارو بسیار دشوار است. از سوی دیگر ما حالا هم داروهای زیادی برای تحریک سیستم گابا و به خواب بردن بیماران داریم و معلوم نیست که داروی جدید، مزیتی نسبت به داروهای پیشین داشته باشد.
بنابراین بدون سرمایهگذاری خصوصی، آنا و شمار زیادی از بیمارانی که اختلال خواب دارند، معلوم نیست که بتوانند از این کشف بهرهای ببرند. ذخیره دارویی آنا در حال اتمام است و امسال به پایان میرسد و با این حساب مشخص نیست که بعد از به پایان رسیدن دارویش باید چه کار کند.
آقای دکتر میشه از این داروهای تحریککننده مثل Provigil بصورت دراز مدت برای بالابردن توانایی ذهنی و راتدمان کاری استفاده کرد؟ استفاده طولانی مدت از آنها چه عوارضی می تونه داشته باشه؟ متشکرم.
این پست من را بخوانید:
http://1pezeshk.com/archives/2007/12/post_694.html
یه سوال مهم اینجا موند. و اون اینه که چرا تمامی اهالی اون منطقه دورافتاده در ایتالیا به طور همزمان، و ناگهانی دچار این حالت شدند؟. ناگهان و همزمان با هم.
آیا عوامل محیطی در بروز این حالت، و یا تولید این ماده در بدن نقش دارند؟
تو این تحقیقات به این موارد اشاره ای نشده؟
مثل همیشه عالی بود. بنظر من همه مطالب سایت شما خواندنی هستند اما مطالب پزشکی اون خیلی جذاب تر هستند.
سلام
پست خیلی خوبی بود
اتفاقا منم همین سوال رها رو داشتم اصلا میشه این دارو رو سرخود مصرف کرد؟
منم در مورد provigil کنجکاو شدم ، میشه بیشتر توضیح بدید
دکتر واسه مشکل کم خوابی راه حلی وجود دارد؟
سوال اصلی که اینجا هیچ جوابی بهش داده نشده و حتی بهش اشاره هم نشده اینه که این مولکول از کجا اومده؟
خیلی جالب بود.اینکه چه عواملی محیطی یا شیمیایی باعث بوجود آمدن یک همچین تغییراتی در یک منطقه می شود باید جالب باشد.در زمانی که خیلی از انسانها به واسطه زندگی مدرن و استرسها دچار کم خوابی هستند عده ای از پرخوابی رنج می برند.
خیلی لذت بردم هم از مطلب هم واسه ارزشی که واسه یک بیمار اونم از نوع نادرش قائلن
اون وقت ما اینجا …
باسپاس از مطلب مفیدتان.
سوال من این است که آیا بدن خودش این مولکول را می سازد یا از بیرون با مواد غذایی یا هوا وارد بدن میشود.؟
آیا ممکن است درآن منطقه دورافتاده در ایتالیا اتفاق خاصی اتفاق افتاده باشد که تعدادی با هم دچار این مشکل شده باشند.(مثلا افتتاح یک کارخانه یا نشت ضایعات)
این داروی Roche این ورا پیدا نمیشه منم همین مشکلو دارم ولی نه انقدر حاد مثلا این پستو بعدازظهر خوندم رفتم بخوابم
11 ساعت تو دو وعده میخوابم نزدیک 3 ساعتم هوشیاریم به خاطر حس بی خوابی پایین میاد
آقای دکتر حدود 2 ساله که بیشتر اوقات خوابم و زمانی هم که بیدار میشم احساس خستگی شدید و خواب دارم! به چه متخصصی باید رجوع کنم؟
هنوز هم دانشمندان را به سخره می گیرند !
سال ۱۹۸۸ یک سری دانشمند به این نتیجه رسیده بودنند ولی به علت نقص سطح علمی سایر دانشمندان بیماری ای که 25 سال میشد از زمان کشف علتش روش تحقیق بشه ، بدست فراموشی سپرده شده و میلیون ها آدم شایدم تو بازه ی 25 سال میلیاردها آدم را آزار داد فقط بخاطر خود خواهی عده ای که فکر می کنند چون بهشون دانشمند می گن اگر مطلبی گفته بشه که از سطح شعورشون بالاتره ، حتما ایرادی در مطلبه نه در شعور و علم آنها .
واقعا یک آدم و خودخواهی هایش در چه سطح مکانی و زمانی وسیعی می تونه تاثیر بگذاره .
خیلی جالب بود، معمولاً متنهای طولانی را نصفه نیمه رها می کنم، اما این را تا انتها خوندم 🙂
من هم مشکل پرخوابی دارم البته بنده به کم خونی دچار هستم چند وقت از اسید فولیک استفاده کردم و جواب گرفتم پر خوابیم کم شد ولی الان روز از نو روزی از نو.
شب هشت ساعت میخوابم بعد از ظهر باید یه چرت بزنم و تو اتوبوس هم همش خواب هستم طوری که بعضی موقع ها ایستگاهی که باید پیاده شم رو به علتخواب بودن رد میکنم 🙁
Flumazenil, a weak lipophilic base
دارویی که جذب پوستی خوبی داشته باشه حتما باید لیپوفیلیسیتی بالا (حلالیت در چربی) داشته باشه و برای همین هست که بصورت پچ پوستی یا کرم قابلیت جذب داره
ویال نیم گرم در 5 سی سی فلومازنیل قیمتی حدود 48 هزار تومان داره و تهیه پودر به میزانی که بشه باهاش کرم ساخت و جذب مناسب و BA کافی ایجاد بکنه هزینه زیادی داشته که احتمالا شرکت روش بصورت تحقیقاتی این ماده رو رایگان در اختیارشون قرار داده
دکتر جووون من شدیدا پرخوابم!!! برم داروخونه بگم بهم provigil بده؟!!!
یعنی خوب می شم؟
سلام!با تشکر از مطلب خوبتون!
من 17 سال دارم و چندین ساله که همه بهم میگن زیاد میخوابیولی اخیرا شدیدتر شده!3ساعت در روز و 9 ساعت در شب میخوابم و بقیه روز خیلی کسل و ناراحت هستم و به زور خودمو بیدار نگه میدارم!به تازگی رفتم دکتر،گفت که به خاطر اضطرابه و برام ویتامین ب1 و کلردیازپوکساید تجویز کرد.
آیا مصرف این داروها فایده داره؟آیا باید به روانپزشک مراجعه کنم؟اصلا مشکل من(اگه مشکل حساب شه) جسمیه یا روحی؟لطفا کمکم کنین…احساس شکست میکنم…!
سلام جناب آقای علیرضا مجیدی
مطلب خوبی بود مطالعه کردم
سلام
نمیدونم..من بعضی از اون شرایط و بهانه های بالا رو دارم..شاید منم پرخواب هستم.
با سلام وخسته نباشید نطرتان را راجع به آب قلیایی بفرمایید تشکر
سلام من ٣٠سالمه و دقیقا همین مشکلو دارم چندسال پیش پرخوابیم کمتر بود اماحالا باید ١٢ساعت بخوابم. دکتراى زیادى رفتم وازلحاظ جسمى کاملا سالمم . ازشما وتمام کسانى که براى انسانیت احترام قائلٱ واقعا ممنونم. من کجا باید مراجعه کنم براى تشخیص دقیق وچطور این داروهارو تهیه کنم؟ ممنون.
سلام ، در کل ادم پر خوابیم فکر میکنم به ژنمم ربط داشته باشه پدرمم پر خوابه ، پرستار هستم و فیکس شب ، پر خوابین باعث شده زندگی شخصیمو و تمرکزمو از دست بدم وتقریبا بعد شب کاریم 9 ساعت با ترس از دست دادن زندگیم و فرداش 19 ساعت میخوابم و فقط 1 ساعت برای اماده شدن و رفتن سر کار وقت دارم و سعی کردم کمترش کنم اما با این کار تمرکزمو از دست میدم و بدنم واقعا انژری لازمو نداره و وقتی افسرده میشم این حالت بدترم میشه و من ادم مستقل و با ارزوهای بلندم اما خواب بیش از حدم منو تبدیل به یه موجود بی خواصیت کرده و ناراحتم ، فیکس شب برداشتم تا بتونم ساعات بیشتری بخوابم ، خواهش میکنم کمکم کنید قهوه و نسکافه و سیگارو..جواب نمیده حتی به مصرف ترامادول جهت بی خوابیم فکر کردم با اینکه عوارضشو میدونم !
سلام
لطفا اگر امکان داره مطالب پزشکی هم در سایت بزارید.
ممنون
ای بابا چی همه کامنت برای این موضوع که ما هم پر خوابیم هست!