نجواهایی از تاریخ : ماندگارترین ها
در این سری از ” نجواهایی از تاریخ ” به مشاهیری می پردازیم که هرکدام در زمینه ی فعالیت خودشان نقش به سزایی داشتند و می توان آنها را جزیی از ماندگارترین ها محسوب کرد. خیلی از این افراد در حال حاضر در قید حیات هستند و خیلی ها هم نه.
در هر بخش قسمت کوتاهی از زندگی این افراد را با هم مرور می کنیم و به یک دیالوگ ماندگار و یا مصاحبه ی کوتاهی با این افراد گوش می دهیم. با ما همراه باشید.
مورگان فریمن – بازیگری
فریمن متولد ممفیس در ایالت تنسی است. او فرزند مادری معلم و پدری آرایشگر است. او ۳ خواهر و برادر دیگر نیز دارد. همچنین طبق آزمایش دیانای از وی مشخص شد اجداد وی به نیجریه برمیگردد.
در سن ۹ سالگی فریمن با داشتن نقشهای اصلی نمایش در مدرسه خود تقریباً دوران بازیگری خود را نیز شروع کرد. وی در ۱۲ سالگی در همین زمینه در یک مسابقه نمایشی نیز برنده شد و چند اجرای برنامه در رادیو را نیز بر عهده داشت. فریمن بورسیه دانشگاه ایالتی جکسون را که در زمینه بازیگری به وی اعطا شده بود را نپذیرفت و بجایش شروع به خدمت در نیروی هوایی آمریکا به عنوان متخصص راداری کرد. وی مالک یک رستوران و کلوپ موسیقی است.
فریمن در ۴ اوت ۲۰۰۸ در یک تصادف نزدیک رولویل (در میسیسیپی) زخمی شد. خودرویی که میراند، یک نیسان ماکسیما مدل ۱۹۹۷ بود که از بزرگراه بیرون رفته و چندبار دور خود چرخید. او و مسافرش که یک زن بود، توسط ابزار نجات هیدرولیک نجات داده شدند.
وی در فیلمهای مشهور و پرفروش بسیار بازی کرده که از آن جمله میتوان به رستگاری در شاوشنک، دختر میلیون دلاری، نابخشوده، بروس قدرتمند , لوسی و سریهای جدید مجموعه فیلمهای بتمن اشاره نمود. فریمن بخاطر بازی در فیلم دختر میلیون دلاری موفق به کسب جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل مرد بوده و همچنین وی برنده جایزه یک عمر فعالیت هنری گلدن گلوب ۲۰۱۲ است.
دیالوگی ماندگار از مورگان فریمن
استیون هاوکینگ – کیهان شناسی
استیون هاوکینگ در ۸ ژانویه ۱۹۴۲ در شهر دانشگاهی آکسفورد از فرانک و ایزابل هاوکینگ زاده شد. استیون در روزهای جنگ جهانی دوم به دنیا آمد. خانهٔ والدین وی در هایگیت در شمال لندن واقع بود. فرانک و ایزابل هاوکینگ، برای اطمینان یافتن از تولد بدون خطر و سالم نخستین فرزندشان تصمیم گرفتند پیش از به دنیا آمدن او موقتاً به آکسفورد بروند. وی در آکسفورد پسرش را به سلامت به دنیا آورد. این روز مصادف بود با سالروز مرگ گالیله، که دقیقاً سیصد سال پیش از آن، در ۱۶۴۲ اتفاق افتاده بود. بنابر تصادفی دیگر، نیوتون حدود همان روزها در همان سال به دنیا آمده بود. وی از همان زمان به علم ریاضیات علاقه داشت و آرزوی دانشمند شدن را در سر میپروراند، اما در مدرسه یک شاگرد خودسر و به خصوص بدخط شناخته میشد. او هرگز خود را در محدوده کتابهای درسی مقید نمیکرد، بلکه چون با مطالعات آزاد سطح معلوماتش از کلاس بالاتر بود همیشه سعی داشت در کتابهای درسی اشتباهاتی را یافته و با معلمان به جروبحث بپردازد.
استیون هاوکینگ در هفده سالگی به کالج دانشگاه آکسفورد وارد شد تا در آن جا به تحصیل علوم طبیعی، با تأکید بر فیزیک بپردازد. او از همان زمان به اخترفیزیک و کیهانشناسی علاقهمند شد زیرا در خود کنجکاوی شدیدی مییافت که به رمز و راز ستارگان و آغاز و انجام کیهان پی ببرد. سالهای دهه ۶۰ عصر طلایی کشف فضا، پرتاب اولین ماهوارهها و سفر فضانوردان به کره ماه بود و بازتاب این وقایع تاریخی در رسانهها جوانان را مجذوب میکرد. به علاوه استیون از کودکی عاشق رمانهای علمی تخیلی بود و مطالعه آنها نیز بر اشتیاق او به کسب معلومات بیشتر در فیزیک، نجوم و علوم دیگر میافزود.
در سال آخر تحصیل هاوکینگ در آکسفورد در پاگرد پلهها زمین خورده و سرش به زمین اصابت کرده بود. در نتیجه، اندکی حافظهاش را از دست داده بود. دوستانش گمان میکردند که این اتفاق ناشی از مستی او بوده است اما این تنها باری نبود که او از پلهها افتاده بود و گاهی هم گره زدن بند کفشهایش برایش دشوار شده بود. هاوکینگ در رفتن از پلهها مواظب خودش بود، اما آن دشواری بستن بند کفش کماکان باقی بود. وقتی در پایان نخستین نیمسال تحصیلی یعنی در ژانویه ۱۹۶۳در آغاز بیست و یک سالگی در کمبریج به خانه رفت، پدرش تصمیم گرفت او را برای معاینه به بیمارستان ببرد. نتیجه فراتر از بدترین کابوسهایی بود که ممکن بود به سراغ کسی بیاید. آزمایشهایی که روی او انجام گرفت علائم بیماری بسیار نادر و درمانناپذیری به نام ALS را نشان داد. این بیماری بخشی از نخاع و مغز و سیستم عصبی را مورد حمله قرار میدهد و به تدریج اعصاب حرکتی بدن را از بین میبرد و با تضعیف ماهیچهها فلج عمومی ایجاد میکند به طوری که به مرور توانایی هر گونه حرکتی از شخص سلب میشود. معمولاً مبتلایان به این بیماری بیدرمان مدت زیادی زنده نمیمانند و این مدت برای استیون بین دو تا سه سال پیشبینی شدهبود. هاوکینگ به کمبریج بازگشت، به حالت افسردگی سیاه و هراسناکی فرو رفت.
وی که به دلیل ابتلا بیماری ای ال اس (اسکلروز جانبی آمیوتروفیک)، امکان تحرک ندارد، از سیستم جدیدی که با استفاده از هوش مصنوعی تولید شده برای صحبت کردن استفاده میکند. بیماری ای ال اس باعث تخریب پیشرونده و غیرقابل ترمیم دستگاه عصبی مرکزی فرد میشود. به همین دلیل صدای او آهنگی روباتیک دارد. پروفسور هاوکینگ اذعان میکند که صدایش هنوز کمی روباتی است اما تاکید میکند که به دنبال صدایی “طبیعیتر” نیست
“این صدا حالا به نشانه من تبدیل شده و حاضر نیستم آن را با یک صدای طبیعی با لهجه بریتانیایی عوض کنم“
شرکت بریتانیایی سویفت کی در ساخت این دستگاه مشارکت داشته است. تکنولوژی هوش مصنوعی این شرکت (که در حال حاضر به عنوان اپلیکیشن صفحه کلید در تلفنهای هوشمند به کار گرفته میشود)، یاد میگیرد که پروفسور هاوکینگ چطور میاندیشد و بر این اساس واژهای را پیشنهاد میدهد که این دانشمند قصد استفاده از آن را دارد.
آل پاچینو – بازیگری
آلپاچینو متولد شهر نیویورک است. پدرش، سالواتور، کارمند شرکت بیمه از نسل ایتالیایی-آمریکایی بود و مادرش، رز نام داشت. پدربزرگ و مادربزرگ او در اصل اهل سیسیل بودند. زمانی که پاچینو ۲ سال بیشتر نداشت، پدر و مادرش از هم جدا شدند. مادرش به باغوحش برانکس نقل مکان میکند تا با والدینش زندگی کند و پدرش نیز کالیفرنیا رفته وبه عنوان فروشنده بیمه و رستوراندار فعالیت میکند. پدربزرگ و مادربزرگ آلپاچینو از طرف مادری و هم از طرف پدری اهل سیسیل، ایتالیا هستند. وی در دوران جوانی و در حالی که بیش از ۲۲ سال از زندگیاش نمیگذشت، مادرش را از دست داد. پاچینو پیش از مرگ مادرش، زندگی چندان لذتبخشی را پشت سر نگذاشته بود و چون والدینش خیلی زود از هم جدا شده بودند، مجبور شد به همراه مادرش به خانه پدربزرگش نقل مکان کرده و در آنجا اقامت کند.
ورود او به عرصهٔ بازیگری را باید سال ۱۹۶۹ دانست. در همین سال در نمایش خیزش هایی برای صلح نقش مقابل ارل جونز بازیگر مطرح آن زمان تئاتر را به عهده گرفت. آل با قد کوتاه و صدای گرمش درخشید. او ۳ سال در اکتورز استودیو که پیش از این افتخار تربیت بازیگران بزرگ زمان مثل مونت کومری کلیف، مارلون براندو، مرلین مونرو و جیمز دین را داشت، در راه عشقش تحصیل کرد وآل هم در اکتورز استودیو شکوفا شد. جایزه تونی معتبر ترین جایزه تئاتر بود، او در همین ابتدا برنده جایزه تونی بهترین بازیگر نقش مکمل شد. پاچینو در این سال در فیلم ناتالی و من بازی کرد و دو سال پس از آن نیز ایفای نقشی در وحشت در نیدل پارک را پذیرفت. اما بازی در این دو فیلم هرگز او را راضی نکرد تا اینکه فرانسیس فورد کاپولا تصمیم به ساخت یکی از شاهکارهای تاریخ سینما یعنی فیلم پدرخوانده گرفت و نقش «مایکل کورلئونه» به او واگذار شد.
پاچینو در بازیگری دارای سبک ویژهای است و به واقع سرشار از استعداد است و به خوبی میتواند ایفاگر هر نقشی باشد. نکتهٔ برجسته در بیشتر بازیهای او این است که مخاطب را با خود همراه میسازد. صدای گرم و دلنشین او در بازی به پاچینو کمک فراوانی میکند، گویی اعضای بدنش همه هنگام بازی واقعاً بازیگر هستند. کمتر بازیگری در سینمای جهان میتوان سراغ گرفت که نظیر پاچینو قدرت بازی با چشم را داشته باشد. چشمان پاچینو قدرت صحبت کردن با مخاطب را دارد و میتوان برق خاصی را در دیدگان وی احساس کرد. این یکی از امتیازات منحصر به فرد او است و فیلم پدرخوانده ۲ اوج بازی وی با چشمهایش به شمار میرود. قدرت و تأثیر نگاه او صحنههای جاودانهای را در تاریخ سینمای جهان خلق کردهاست. بهعنوان مثال بازی استثنایی او در سکانس مرگ سولاتسو و پلیس خیانت کار در فیلم پدرخوانده ۱، استعداد بی نظیرش را به نمایش میگذارد. در فیلم بوی خوش زن شاهد یک شاهکار در عرصه بازیگری هستیم. نقشی که از آن به عنوان یکی از بیادماندنی ترین نقشهای تاریخ سینما یاد میشود. آل پاچینو همواره مورد ستایش منتقدین و مخاطبین قرار دارد و اکثر نقشهایش از زیباترین و ماندگارترینهای تاریخ سینماست.
پاچینو تاکنون ازدواج نکردهاست اما سه فرزند به او منسوب است که یکی از آنان دختری به نام جولی ماریاست (متولد ۱۹۸۸) که در پی رابطهٔ چندین سالهاش با مربی بازیگری آموزشگاه لی استراسبرگ، «جن ترنت»، به دنیا آمد و دو فرزند دیگر دوقلوهایی با نامهای انتون و اولیویا هستند (متولد ۲۰۰۱) که آنها نیز ثمرهٔ رابطه ناموفقش با «بورلی دی آنجلو» بودند.
مایکل جکسون – خوانندگی
در مورد مایکل جکسون قبلا به طور کامل صحبت کردیم. بد نیست این را هم بدانیم که او از ۵ سالگی وارد صنعت موسیقی شد و به مدت ۴۵ سال فعالیت کرد. جکسون، بیتلز و الویس پریسلی با اختلاف بسیار زیاد از دیگر هنرمندان، پرفروشترین هنرمندان جهان هستند. در سال ۲۰۰۶ کتاب رکوردهای جهانی گینس، رکورد موفقترین سرگرمیساز و صحنهگران تاریخ را به نام جکسون ثبت کرد.
جکسون در طول ۴۶ سال دوران فعالیتش، ۱۰ آلبوم استودیویی منتشر کرد که ۵تایشان جزء پرفروشترین آلبومهای جهان هستند. او تنها هنرمندیاست که این تعداد آلبوم پرفروش دارد. همچنین آلبوم تریلر او که در سال ۱۹۸۲ منتشر شد، با فروش بیش از ۱۱۰ میلیون نسخه در جهان، پرفروشترین آلبوم تاریخ موسیقی است.
طبق بررسیهای تالار مشاهیر راک اند رول، کتاب گینس، مجلهٔ وینتی فیر و چندی از منابع دیگر، مایکل جکسون محبوبترین هنرمند تاریخ صنعت نمایش، مشهورترین انسان مَرد تاریخ، نیکوکارترین ستارهٔ پاپ و پرجایزهترین هنرمند جهان است. او بیشتر ثروت خود را برای انجام کارهای نیکوکارانه خرج کرد و ۲ بار نیز نامزد جایزهٔ صلح نوبل شد؛ یکی در سال ۱۹۹۸ و دیگری در سال ۲۰۰۳.
جکسون در طول عمرش به نمادی فرهنگی و جزئی از فرهنگ عامهٔ مردم جهان تبدیل شد. سبک منحصربهفرد او در موسیقی، رقص، آواز و مُـد، هنرمندان بیشماری همانند مدونا و بریتنی اسپیرز را در ۳۰ سال اخیر تحت تأثیر قرار داده و همچنان نیز در حال خط دادن به هنرمندان نوظهور همانند لیدی گاگا و جاستین بیبر است. با این وجود ابعاد دیگر زندگی شخصی او، همچون ظاهر در حال تغییر، رفتار و شایعات پیرامونش سبب ایجاد جنجالهای غرض ورزانهای شد که به چهرهٔ مردمی او صدمه زد.
او در اواسط سال ۲۰۰۹ بر اثر تزریق بیش از حد داروی قوی بیهوشی پروپوفول توسط دکترش، در سن ۵۰ سالگی درگذشت.
همیشه بهترین بوده و هست . روحش شاد
صدای مورگان فریمن مربوط به یک سریال علمی نیست؟اسم سریال رو فراموش کردم!
با سلام خدمت دوستان عزیر می خواستم بدونم منبع این مطلب کجاست ؟مطلبی که در مود هاوکینگ گذاشتین درسته ؟ چون سایتای زیادی در مورد این شخصیت مطلب گذاستن !!!من در این سایتا شخصا ندیدم که بنویسن هاوکینگ به زمین خورده است…!!!