بحران غزه و شبکههای اجتماعی
حدود دو هفته پیش در 24 جولای، واقعهای بسیار دردناک اتفاق افتاد و اسرائیل با حمله به مدرسه سازمان ملل، 15 نفر را در بیت هانون در غزه به قتل رساند.
یک دانشمند تحلیل اطلاعات به نام گیلاد لوتان بعد از این حادثه حسابهای توییتر را مورد پژوهش و بررسی قرار داد و بر این اساس دو گروه متمایل به فلسطینیها و اسرائیلیها را پیدا کرد.
سپس یک نمودار بسیار جالب از آنها ساخت:
در این نمودار اکانتهای طرفدار فلسطینیها با رنگ سبز در راست مشخص هستند و آنهایی که متمایل به اسرائیل هستند با رنگ آبی کمرنگ در چپ مشخص هستند.
روزنامهنگاران بینالمللی با رنگ خاکستری در وسط مشخصند و آنهایی که افکار متمایل به محافظهکاران آمریکایی دارند با آبی پررنگ در بالای قسمت چپ نمودار شدهاند.
هر چه حسابی دنبالکننده بیشتری داشته باشد، با نقطه و دایره بزرگتری مشخص شده است و جایگاه آنها هم در این نقشه بر اساس نحوه ارتباط آنها با دیگر حسابهایی توییتر است.
نمودار خیلی جالب است و حاوی نکات جالبی است:
1- با بررسی لینکهای به اشتراک گذاشته شده توسط طرفین درگیر مشخص میشود که هر یک آنها برای خودشان رسانههای خاصی را دنبال میکنند. از یک فلسطینی نباید انتظار داشت که نشریه هاآرتز را دنبال کند!
2- چیز جالب دیگر این است که همین نقشه و رودرویی مجازی نشان میدهد که شبکههای اجتماعی تنها یک رسانه و یک ابزار در دست مردم هستند که هر کسی با توجه به تصورات و علاقهها و سابقههای فکری خود از آنها استفاده میکند.
به عبارتی شبکههای اجتماعی یک چیز مصادرهشدنی نیستند، حتی قدرتهای بزرگ و مؤسسان آنها نمیتوانند کنترلی روی افکار عمومی بازتابداده شده در آنها داشته باشند.
در بحران غزه، با توجه یه اینکه رسانههای بینالمللی سعی میکردند که بیطرفی را رعایت کنند (یا وانمود میکردند که به این دلیل از محکوم کردن صریح فجایع انسانی معذور هستند)، این شبکههای اجتماعی بودند که نقش وجدان بیدارشده مردم را ایفا کردند.
3- بله! ممکن است همان طور که گاهی توده مردم اسیر شتابزدگی میشوند، در پارهای از اوقات عکسالعملهای رسانهای مردم در شبکههای اجتماعی تکانهای باشد، اما جو غالب شبکههای اجتماعی همین چیزی است که میبینید.
در مورد نحوه کاربری خوب در شبکههای اجتماعی و حتی در هنگام سرگرمی و کار با اپلیکیشنهای ارتباطی مثل وایبر، نظراتی دارم که به موقعش در موردشان خواهم نوشت.
این نشون میده که روزنامه نگاران بین المللی، طرفدار مردم غزه هستند.
البته اصل مقاله در واقع اشاره داره به یک کاستی شبکه های اجتماعی و اون اینه که ما چیزی ر می بینیم که میخوایم نه چیزی ه هست.
اصل مقاله اینجا:
https://medium.com/i-data/israel-gaza-war-data-a54969aeb23e
و این هم تحلیل مقاله اصلی:
http://io9.com/the-biggest-source-of-disinformation-on-the-gaza-confli-1616469889
آخه این چه منطقیه که من که دشمنتونم سلاح داشته باشم و شما نداشته باشید
بعد هم اینهمه طرفدار داشته باشه (این آبیها)
خب دو طرف یا نداشته باشن یا دوطرف داشته باشن
دلیل این که هیچ وقت اخبار و دنبال نمی کنم همینه..
متاسفانه چند صد کودک و زن در این حوادث کشته شدن که اگه برای جامعه جهانی اون رو درست نشون داده بودن الان بیش از یک ماه این فجایع طول نمی کشید
“۲- چیز جالب دیگر این است که همین نقشه و رودرویی مجازی نشان میدهد که شبکههای اجتماعی تنها یک رسانه و یک ابزار در دست مردم هستند که هر کسی با توجه به تصورات و علاقهها و سابقههای فکری خود از آنها استفاده میکند.”
من معتقدم ما ابزاری در دست اونها هستیم نه اونها ابزار در دست ما
من معتقدم برخی از افراد دوست دارند همیشه ابزار دیگران باشند و هیچ هویت و شخصیتی از خود ندارند. این افراد خودشون رو بصورت ابزاری در دست اونها (شبکه های اجتماعی) می بینند.
کسی که هویت و شخصیت قوی و مستقل داشته باشه هیچ وقت ابزار دست کسی نمیشه، حتی بزور.
اگر واقعا شبکه های اجتماعی تحت سیطره قدرتها نیستند یعنی طرفداران اسرائیل از طرفداران غزه (در فجایع غزه) طبق نمودار تقریبا برابر هستند!!! به این نمیشه گفت وجدان بیدار بلکه وجدان مرده ست!
متنتون هم مثل کمپین اصغر فرهادی دوطرفه بود، متاسفم
اقای مجیدی اگر رسانه ها و شبکه های اجتماعی ایینه تمام نمای واقعیات بودند اوضاع به هیچ وجه اینطور ظالمانه نبود..باید قبول کرد که رسانه ها و شبکه های اجتماعی بصورت کلی و البته در نهان آن چیزی رو به خورد مردم دنیا میدن که خودشون دوست دارند و اون الزاما حقایق نیست متاسفانه. و البته در مورد توتییتر با توجه به شمارش هشتگ ها حدود ده میلیون توییت به نفع غزه و فقط چندصدهزار برای اسرائیل وجود داشت..لطفا بعد از ترجمه صرف ، به اشکالات و احیانا غلط های اون متن بپردازید
موضوع به نظر من اینگونه نیست . چطور میشه از یک فلسطینی که مدام در جنگ هست و با چندگونه مشکلات در محل زندگیش مواجه هست انتظار داشت که فرد فعالی توی شبکه های اجتماعی باشه. بنظر من درصد قابل ملاحظه ای از طرفدارهای اونها هم افرادی هستند که نهایتا نفوذ چندانی در شبکه های اجتماعی ندارند. حالا به هر دلیلی. درحالی که در طرف دیگه مشخصا گروه هایی با قابلیت های بسیار در نفوذ در شبکه های اجتماعی هستند. منظور اینکه بنظر من عکس روایتی داره از طرفدارهای دوگروه همونطور که اشاره شده و ربطی به جانبداری شبکه های اجتماعی خاص نداره.
خواه نا خواه دوستان زیادی پس از مطالعه پست های شما خصوصا اونایی ک بیانگر عقیده ، جناح یا موضوع حساسی باشه، هر چند شما در متن اشاره کنید، اون رو بیانگر عقیده خود شما میدونن، گاهی بهتره ک خودتون نقدی بر اینجور مطالب بنویسید (نظر خودتون رو اضافه کنید) چون اگه اینکارو هم نکنید همون متن نظر خود شما تلقی میشه.
بشخصه عدم استفاده قدرت ها خصوصا از تیپ سیاسی از سرویس های اجتماعی رو بعید میدونم.