زنان جنگاور مشهور تاریخ – قسمت اول: یونان قدیم

12

این مقاله چند بخش دارد، در چند بخش نخست با هم فهرست زنان نامدار جنگاور را دنیای قدیم بررسی می‌کنیم و در قسمت ‌های نوبت به زنان ایرانی سرباز می‌رسد.

از دیرزمانی زن‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها توانسته‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اند کم و بیش سلاح به دست گرفته و دوش به دوش مردان جنگی، رزم نمایند. ولی پس از اینکه جامعه پیشرفت کرد و ارتش‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها تابع سازمان‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های خاصی شدند، این روش متداول قدیمی به بوتۀ فراموشی سپرده شد، تا اینکه پس از جنگ دوم جهانی ورود و خدمت زن‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها در سازمان ارتش‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها جنبۀ کاملاً جدی به خود گرفت و روز به روز هم آمار تعداد زن‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های در خدمت ارتش فزونی گرفت.

بنا به گفتۀ یکی از نویسندگان فرانسوی، طبیعت به زنان دو موهبت رنج‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌آور، ولی آسمانی عطا کرده است: «یکی عبارت از حس ترحم و دیگری هیجان و جوش و خروش و حمیت است.»

برخلاف آنچه که بعضی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گویند، زنان بیش از مردان دارای قوت قلب و قدرت تصور هستند و به همین علت طبیعتاً صفت قهرمانی آنان از مرد بیشتر است. بخصوص این صفت قهرمانی را می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌توان در زندگی روزمرۀ زنانی که با بی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌رحمی کامل توسط مردان و یا خشم طبیعت در اجتماع رها می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گردند، مشاهده نمود که چگونه آخرین تلاش خود را به طور مثال برای حفظ جان فرزند خویش در بدترین شرایط به کار می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌برند.
یک عمل قهرمانی به خودی خود قابل تحسین و تمجید می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌باشد ولی اگر این عمل قهرمانی بخواهد به عمل قهرمانی خارق‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌العاده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای تبدیل گردد، قهرمانی که این نقش را عهده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دار می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود باید یک زن باشد.

در تمام افسانه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های اساطیری نه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌تنها شرح وقایع خارق‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌العاده که انعکاسی از نیروی تصور مردم باستان است، دیده می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود بلکه مفاهیم اعمال قهرمانی در هر یک از داستان‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها کم و بیش به چشم می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خورد. در این افسانه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌توان خاطرات وقایع و حوادث بی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اندازه قدیمی را که در اعصار باستانی رخ داده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اند و یا احساس‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هایی که در عصری به یک نوع و در عصر دیگری به وسیلۀ افسانه به نوع دیگری تغییر شکل داده است، پیدا نمود.
تاریخ جهان و ایران پر از شرح اعمال قهرمانی بزرگی است که زنان در این اعمال قهرمانی سهم عمده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای داشته‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اند.


1- در یونان قدیم

یونانی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها همیشه به شجاعت و شهامت و بی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌باکی زن‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها در جنگ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها اذعان داشته و این صفات را در زنان همواره مورد تقدیر و تحسین قرار داده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اند.

الف- آتنه (Athene یا Athena در نزد رومی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها به نام Minerve) به طور مثال آتنه: از فرق زئوس (Zeus خدای خدایان یا ژوپیتر Jupiter در نزد رومی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها) بر اثر ضربه به تبری به صورت دختری مسلح بیرون جست. وی از یک طرف، الهۀ هوش و فراست و از طرف دیگر، یک الهۀ جنگجو می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌باشد که مردان را در جنگ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها رهبری می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌نماید. همواره نقش مهمی در جنگ با غول‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها به عهده دارد. در آتن او را ربه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌النوع عقل می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دانستند. با اینکه الهۀ جنگ بود، ربه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌النوع صلح نیز محسوب می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شد و اغلب شهرهای یونان او را حامی و سرپرست خود می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دانستند. آتنه همیشه با نیزه، سپر، کلاه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خود و زره مسلح و دارای قامتی افراخته و ظاهری آرام و موقر و متین و در عین حال زیبا بود.

آتنه همیشه باکره و جوان ماند و نمونۀ یک دختر سرکش و نافرمان بود که فقط به شکار اظهار تمایل می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کرد و همیشه مسلح به کمان بود.
قدما آتنه را تجسمی از ماه می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دانستند که در کوهستان‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها سرگردان بود و برادر او آپولون (Apolon) را هم تجسمی از خورشید می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌پنداشتند.
آتنه را معمولاً حامی آمازون‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها که نظیر خود او جنگجو و علاقه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌مند به شکار و مانند او آزاد از قید مرد بودند، می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دانستند.

Athena

پ- آمازون‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها: بنا بر افسانه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های یونان، آمازون‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها (Amazones) عبارت از زنان جنگی می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌باشند که در سواحل جنوبی دریای سیاه (Euxine) دولتی تشکیل داده بودند که پایتخت آن تمیسیر (Themiscyre) در کنار شط ترمودون (Thermodon) واقع شده بود. آمازون‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها تحت فرماندهی و رهبری ملکه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های خود علیه یونانی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها و سایر کشورها جنگیدند و کشور خود را تا حدود بحر خزر توسعه دادند. در هنر یونانی، آمازون به صورت زیباترین زن جلوه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گر شده است.

این‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها دختران و زنان کاهنۀ یک الهه متعلق به ماه بودند که از فقدان مرد در میان خود ناراحتی نداشتند و به این جهت مردی در میان آن‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها دیده نمی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شد. از طرفی برای جاویدان‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کردن نژاد خود در سال یک مرتبه به همسایگان خود به نام گارگاره‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ان‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها (Gargareens) نزدیک می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شدند و بنا به گفتۀ عده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای پسرانی را که از آن‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها متولد می‌شد بدون هیچگونه ترحمی می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کشتند و به قول عدۀ دیگری بچه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های پسر را به نزد پدرانشان باز می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گردانیدند. در شاهنامه، نظریۀ دوم بیشتر تأیید شده است.

8-5-2014 12-44-34 AM

بعدها گفته شد که آن‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها از بچگی سینۀ راست خود را برای اینکه بتوانند با سهولت بیشتری با نیزه جنگ کنند، می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌سوزانیدند. به همین مناسبت بر آن‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها نام آمازون‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها یعنی کسانی که پستان ندارند، گذاشته‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اند. این زنان مسلح در هنگام جنگ بر روی اسبان سرکش سوار می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شدند و کشته‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های دشمن را در زیر سم اسبان خود لگدکوب می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کردند.

در شاهنامۀ فردوسی از آمازون‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها به نام شهر زنان نامبرده شده است که محل آن‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها در هروم بوده است. بنا به گفتۀ فردوسی، اسکندر در جستجوی آب حیات از زمین حبش به شهر نرم‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌پایان و از آنجا به نزدیک شهر هروم یا شهر زنان می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌رسد:

همی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌رفت با نامداران روم بدان شارسانی که خوانی هروم
که آن شهر یکسر زنان داشتد کسی بر در شهر نگذاشتند

اسکندر نامه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای برای رفتن به شهر زنان نوشته و آن را به وسیلۀ سفیری می‌فرستد:

بفرمود تا فیلسوفی ز روم

برد نامه نزدیک شهر هروم

بسی نیز شیرین سخنها بگفت

فرستاده خود با خرد بود جفت

چو دانا به نزدیک ایشان رسید

همه شهر زن دید و مردی ندید

همه لشکر از شهر بیرون شدند

به دیدار رومی به هامون شدند

بران نامه‌بر شد جهان انجمن

ازیشان هرانکس که بد رای زن

چو این نامه برخواند دانای شهر

ز رای دل شاه برداشت بهر

نشستند و پاسخ نوشتند باز

که دایم بزی شاه گردن فراز

فرستاده را پیش بنشاندیم

یکایک همه نامه برخواندیم

نخستین که گفتی ز شاهان سخن

ز پیروزی و رزمهای کهن

اگر لشکر آری به شهر هروم

نبینی ز نعل و پی اسپ بوم

بی‌اندازه در شهر ما برزنست

بهر برزنی بر هزاران زنست

همه شب به خفتان جنگ اندریم

ز بهر فزونی به تنگ اندریم

ز چندین یکی را نبودست شوی

که دوشیزگانیم و پوشیده‌روی

ز هر سو که آیی برین بوم و بر

بجز ژرف دریا نبینی گذر

ز ما هر زنی کو گراید بشوی

ازان پس کس او را نه‌بینیم روی

بباید گذشتن به دریای ژرف

اگر خوش و گر نیز باریده برف

اگر دختر آیدش چون کردشوی

زن‌آسا و جویندهٔ رنگ و بوی

هم آن خانه جاوید جای وی است

بلند آسمانش هوای وی است

وگر مردوش باشد و سرفراز

بسوی هرومش فرستند باز

وگر زو پسر زاید آنجا که هست

بباشد نباشد بر ماش دست

ز ما هرک او روزگار نبرد

از اسپ اندر آرد یکی شیرمرد

یکی تاج زرینش بر سر نهیم

همان تخت او بر دو پیکر نهیم

همانا ز ما زن بود سی‌هزار

که با تاج زرند و با گوشوار

که مردی ز گردنکشان روز جنگ

به چنگال او خاک شد بی‌درنگ

تو مردی بزرگی و نامت بلند

در نام بر خویشتن در مبند

که گویند با زن برآویختنی

ز آویختن نیز بگریختی

یکی ننگ باشد ترا زین سخن

که تا هست گیتی نگردد کهن

چه خواهی که با نامداران روم

بیایی بگردی به مرز هروم

چو با راستی باشی و مردمی

نبینی جز از خوبی و خرمی

به پیش تو آریم چندان سپاه

که تیره شود بر تو خورشید و ماه (متن این قسمت شاهنامه)

اسکندر راه مصالحه را پیش می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گیرد و بدون جنگ با زنان شهر هروم و پس از توقف مختصری در آن شهر، به جستجوی آب حیات می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌رود.
تاریخ گزیدۀ حمداله مستوفی نیز حاکی از دستگیرشدن اسکندر به دست ملکۀ اندلس به نام قیدامه می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌باشد:

«… بعد از برادر، پادشاهی ایران بدو رسید و او تمامیت جهان در ضبط آورد… که هشت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هزار ملک و ملک‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌زاده را بکشت. از پادشاهان هر که با او مخالفت کرد، رسم قتل در آن ملک مستمر داشت، تا همه مطیع او شدند، مگر قیدامه، ملکۀ اندلس. اسکندر به رسم رسولان پیش او رفت. او اسکندر را شناخت. خواست که هلاک کند، چون اسم رسل داشت، پسندیده ندید. او را به جان امان داد و عهد ستد که تعرض به ملک او نرساند. اسکندر بازگشت. پس به طلب آب حیوان رفت…»

تمام افسانه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های اساطیری حاکی است که آمازون‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها، جنگ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های متعددی علیه بلرفون و پری‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌یام (Priam فرزند لائومدون Laomedon که هرکول او را نکشت)، تزه (Thesee قهرمان یونانی نیمه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌تاریخی و نیمه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خدایی اژه پادشاه آتن، که غول‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های زیادی را کشت و به وسیلۀ طناب آریان به داخل لابیرنت رفت) و هرکول (Hercule یا Heracles مظهر نیرو و قدرت) و آشیل (Achille قهرمان معروف یونانی در ایلیاد) و غیره کرده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اند.

نامی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ترین جنگجویان آمازون‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها عبارت از:
سوفیون (Sophion) که فتح توازون دور (Toison dor) را به ژازون (Jason) تبریک می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گوید و آمازون دیگری به نام مونالیپ (Monalippe) می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌باشد. ریشۀ دشمنی مونالیپ از موقعی آغاز می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود که هرکول قهرمان یونان باستان و مظهر نیرو و قدرت برای لشکرکشی به سرزمین آمازون‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌رود تا کمربند ملکۀ آن‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها به نام هیپولیته (Hippolie) را به دست آورد. گفته می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود این کمربند متعلق به آرس (Ares یا مارس خداوند جنگ و فرزند زئوس یا ژوپیتر) بوده است، که آن را در اختیار هیپولیته گذاشته بود تا پشتیبان قدرت او برای کشورش باشد. هیپولیته به دادن کمربند راضی می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود ولی هرا (Hera زن مشروع زئوس که به علت بی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌وفایی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های شوهرش، نسبت به معشوقه‌های زئوس و فرزندان آن‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها دشمنی می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌نمود) به صورت یکی از آمازون‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها درآمده و آن‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها را علیه هرکول تحریک به جنگ می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کند. هرکول به گمان اینکه به او خیانتی شده است هیپولیته را می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کشد. بنا به روایت دیگر منالیپ که خواهر هیپولیته است توسط هرکول دستگیر می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود و هیپولیته حاضر می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود که کمربند را در ازاء آزادی خواهرش به هرکول تسلیم نماید و همین کمربند به طور غیرمستقیم سبب مرگ هرکول می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گردد. دوژانیر (Dejanire) زن هرکول هنگامی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌که می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌بیند هرکول نسبت به او بی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌میل شده و او را رها کرده است کمربند را به خون نسوس (Nessus به وسیلۀ هرکول کشته شده بود و نصف بدنش به شکل اسب بوده است و قبل از مردن برای گرفتن انتقام به زن هرکول گفته بود که هر وقت شوهرش نسبت به او بی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌مهر شد، خون او را به لباس شوهرش آغشته کند و زن ساده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دل او باور کرده بود) آغشته می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کند و لباس زهرآلود، موجب مرگ هرکول می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گردد.

ملکه تالستریس (Thalcstris) نیز یکی از ملکه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های شجاع آمازون می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌باشد.

داستان جنگ پانته‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌زیله (Penthesilee) ملکۀ دیگری از آمازون‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها را در داستان همر می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌توان کشاهده نمود. پانته‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌زیله در هنگامی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌که آشیل (Achille قهرمان یونانی پسر Pelee پادشاه شهر Phthic در تسالی و نسب او به زئوس می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌رسید) برای جنگ به تروا رفته بود، هنگامی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌که برای کمک به اهالی تروا (Troie) رسید که مشغول انجام مراسم تشییع جنازۀ هکتور (Hector قهرمان تروایی پسر پری‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌یام پادشاه تروا) بودند. در آغاز کار، پانته‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌زیله خود را به سپاه یونانیان زد و آنان را به اردوگاه خودشان راند ولی به توسط آشیل به سختی مجروح شد و در آخرین لحظۀ حیات، آشیل روی او را باز کرد و با مشاهدۀ زیبایی پانته‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌زیله دچار اندوه فوق‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌العاده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای گردید به‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌طوری‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌که قدرت پنهان‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کردن احساسات خود را نداشت.

به نظر می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌رسد که آمازون‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های دیگری نیز در دامنۀ جنوبی اطلس بوده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اند (Atlas اطلس را هردوت به عنوان کوهی در آفریقای شمالی می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌داند و کوه مزبور در اطلس یکی از غول‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها بوده است که به شکل تخته‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌سنگ درآمده است). آتلانت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها (Atlantes) که ساکن آتلانتید و بنابر روایتی همسایۀ لیبی بودند که از طرف آمازون‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها مورد حمله قرار گرفته و به عقیدۀ افلاطون جزیرۀ آتلانتید بر اثر یک فاجعۀ عظیم و بلای آسمانی از میان رفته است.

تمام آمازون‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های ساکن اطلس به وسیلۀ هرکول نابود شدند؛ تنها اسمی که از آن‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها باقی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌مانده نام ملکۀ آن‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها به نام میری‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌نا (Myrina) می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌باشد.

Penthesilea achilles

پ- سینان (Cynane یا Kunna یا Kunnea یا Kynnasic): دختر فلیپ مقدونی دارای همان روح جنگجویی که در پدر و برادرش وجود داشت، بود. غالباً در جنگ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها به سر می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌برد. همیشه بیوه باقی ماند و تلاش نمود که دخترش را یک نظامی حرفه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای تربیت کند.

نویسنده: میرحسین عاطفی


اگر خواننده جدید سایت «یک پزشک»  هستید!
شما در حال خواندن سایت یک پزشک (یک پزشک دات کام) به نشانی اینترنتی www.1pezeshk.com هستید. سایتی با 18 سال سابقه که برخلاف اسمش سرشار از مطالب متنوع است!
ما را رها نکنید. بسیار ممنون می‌شویم اگر:
- سایت یک پزشک رو در مرورگر خود بوک‌مارک کنید.
-مشترک فید یا RSS یک پزشک شوید.
- شبکه‌های اجتماعی ما را دنبال کنید: صفحه تلگرام - صفحه اینستاگرام ما
- برای سفارش تبلیغات ایمیل alirezamajidi در جی میل یا تلگرام تماس بگیرید.
و دیگر مطالب ما را بخوانید. مثلا:

گالری- تصاویر تبلیغاتی خودروهای ایمپریال کرایسلر در سال‌های 1969 تا 1973

ما بیشتر این عکس‌ها را در فیلم‌ها و کارتون‌ها دیده‌ایم و راستش تعجب می‌کنیم که زمانی خودروی کرایسلر با این طول و عرض و طراحی تولید می‌شد.ایمپریال برند خودروهای لوکس کرایسلر در بازه زمانی سال‌های 1955 تا 1975 و نیز در بازه زمانی سال‌های…

منتخبی از تصاویر تاریخی کمتر دیده شده

با اینکه دسترسی به مستندهای خوب این روزها خیلی زیاد شده و به سبب وجود اینترنت (یا شبحی از اینترنت!) ما عکس تاریخی بسیار زیاد می‌بینیم (و می‌توانیم حدس بزنیم که که کئام عکس‌های معاصر روزی تبدیل به عکس تاریخی خواهند شد)، اما باز هم حجم…

عکس‌های قدیمی از کلاس‌های تایپ دهه 1950 تا 1970 – زمانی که تایپ یک مهارت پایه بود و چه بسا با…

در تاریخ آموزش آمریکا، در یک برهه دبیرستان‌های آمریکا برای آموزش یک مهارت ضروری برای ورود به دنیای مدرن تجهیز شدند: تایپ کردن. ظهور کلاس‌های تایپ در دبیرستان‌های ایالات متحده، فصلی جذاب در تاریخی آموزش بود.شروع  آموزش تایپ را می‌توان در…

فهرست چیزهایی که تا همین 20 – 30 سال پیش در ایران و جهان معمولی بودند، اما الان کارها و خریدها…

اوضاع اقتصادی کلی دنیا خوب نیست. از یک سو میل و اشتیاق همه به کمتر کار کردن و بیشتر داشتن و به خصوص سخت گرفتن به هم بیشتر شده و از سوی دیگر، درآمدها آنچنان افزایش نیفتاده‌اند. در این میان برخی کشورها با تورم‌های باورنکردنی دست به گریبان…

عکس‌های نوستالژیک: آدم‌های و تلویزیون‌هایشان در دوره اوج تلویزیون

دوره اوج شکوه تلویزیون کی بود؟ دست‌کم دوره اوج مونواوگ چه زمانی بود؟یک زمانی تلویزیون پیشرفته‌ترین وسیله ارتباطی ما با دنیای خارج بود. الان تلویزیون‌های هوشمند، گوشی و تبلت‌ها و لپ‌تاپ‌ها جای آن به اصطلاخ متکلم وحده را گرفته‌اند.…

۲۵ صدای نوستالژیک فناورانه قدیمی که کودکان امروزی به صورت معمول هرگز نمی‌شنوند!

یک ستاره سینمای کلاسیک را در نظر بگیرید مثلا همفری بوگارت را. تلفن را با یک دست در دست می‌گیرد، سیگاری به لب دارد و بعد با افه خاصی شماره‌گیر را می‌چرخاند و با صدای بم مردانه‌اش می‌گوید که نلفنچی فلانجا را برایم بگیر!چنین منظره‌ای دیگر…
آگهی متنی در همه صفحات
دکتر فارمو / شیشه اتومبیل / نرم افزار حسابداری / خرید سیلوسایبین / هوش مصنوعی / قیمت وازلین ساج / مقاله بازار / شیشه اتومبیل / قیمت ایمپلنت دندان با بیمه /سپتیک تانک /بهترین دکتر لیپوماتیک در تهران /بهترین جراح بینی در تهران / آموزش تزریق ژل و بوتاکس / دوره های زیبایی برای مامایی / آموزش مزوتراپی، PRP و PRF /کاشت مو / مجتمع فنی تهران /قیمت روکش دندان /خدمات پرداخت ارزی نوین پرداخت / درمان طب / لیست قیمت تجهیزات پزشکی / دانلود آهنگ / سریال ایرانی کول دانلود / دانلود فیلم دوبله فارسی /داروخانه اینترنتی آرتان /اشتراك دايت /فروشگاه لوازم بهداشتی /داروخانه تینا /لیفت صورت در تهران /فروش‌ دوربین مداربسته هایک ویژن /سرور مجازی ایران /مرکز خدمات پزشکی و پرستاری در منزل درمان نو /توانی نو / ثبت برند /حمل بار دریایی از چین /سایت نوید /پزشک زنان سعادت آباد /کلاه کاسکت / لمینت متحرک دندان /فروشگاه اینترنتی زنبیل /ساعت تبلیغاتی /تجهیزات پزشکی /چاپ لیوان /خرید از آمازون /بهترین سریال های ایرانی /کاشت مو /قیمت ساک پارچه ای /تولید محتوا /دانلود نرم افزار /
12 نظرات
  1. بهادر می گوید

    آتنا و آرتمیس دو شخصیت متفاوت بودن که گویا در بند الف ادغام شدن!

  2. علیرضا می گوید

    باور کنین عین حقیقته! 🙂
    دیشب داشتم به همین موضوع فکر میکردم که جنگ آوری زنان در طول تاریخ و اینکه آیا زنان هم در جنگها شرکت داشتن یا نه!
    که امروز دیدم تو سایت محبوبم این مقاله و متن گذاشته شده!!!
    شوکه شدم 🙂
    دکتر عزیز، بسیار سپاسگزارم…

    1. علیرضا می گوید

      این نکته رو لازم به ذکره که بگم: سایت 1پزشک رو مثل قرص روزی 3 وعده سر میزنم؛ صبح، ظهر، شب 😉

    2. اسماعيل می گوید

      دقیقا منم اینجورم
      بیشتر منتظر مطالب پزشکیشم
      در هر حال همه چی تووووپه
      خدا قوت دکتر….

  3. ashkan می گوید

    مطلب حرف نداشت
    تا الان در مورد آمازون ها و زنان جنگجوی یونانی نمیدونستم
    دستون درد نکنه

  4. ماندگار می گوید

    مقاله خوبی بود.. اگر کمی مختصر تر صحبت کنید، خواننده های بیشتری میخونن مطلب رو!

    مرسی دکتر

  5. سحر قیدی می گوید

    عالی بود

  6. mina می گوید

    سلام
    پست بسیار جذاب و جالبی بود آفرین به انتخاب این موضوع و آفرین تر به نویسنده . اگر بصورت پستهای سریالی بذارید خیلی خواننده خواهد داشت و محبوبیتتون بین نسوان جماعت چشمگیر می شه .. به هر حال یه چشمه از توانایی های جنس ماده رو معرفی کردین.فقط یه چشمه … من رمان شش سال در میان زنان وحشی آمازون از منوچهر مطیعی رو خوندم زیبایی و لذتی که تو هر خط این پست بود در تمام اون کتاب احساس نکردم .. اگر بشه منابع این مطالب رو معرفی کرد ممنون می شیم …

  7. آیدا می گوید

    مطلب جالبی بود، هر چند تقسیم بندی درستی بین مواد تاریخ و اسطوره و افسانه انجام نگرفته است، و مقدمه روشن و جامع نیست.
    در ضمن در بخش یونان قدیم نویسنده آتنه و آرتمیس را با هم اشتباه گرفته است. خواهر آپولون، الهه ماه و حامی آمازون ها همان آرتمیس است که رومی ها با نام دیان می شناسند. همچنین آمازون ها پستان راست را می بریدند و نمی سوزاندند!

  8. john می گوید

    ممنون خیلی جالب بود، جالب تر هم میشه وقتی زن رو از دیدگاه فردوسی مطالعه کنیم:
    http://trader.blogfa.com/post/30/%D9%87%DB%8C%D9%88%D9%84%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%A8%D9%87-%D9%86%D8%A7%D9%85-%D8%B2%D9%86-%D8%AF%D8%B1-%D8%B4%D8%B9%D8%B1-%D9%81%D8%B1%D8%AF%D9%88%D8%B3%DB%8C

  9. هادی می گوید

    سلام

    یک غلط ویرایشی دارد که من رو اذیت می کند لطفا اصلاح کنید.

    «این مقاله چند بخش دارد، در چند بخش نخست با هم فهرست زنان نامدار جنگاور را دنیای قدیم بررسی می‌کنیم و در قسمت ‌های نوبت به زنان ایرانی سرباز می‌رسد.»

    قسمت‌های بعد، نوبت به زنان ایرانی می‌رسد.

  10. سامان می گوید

    نوشته‌ی ارزشمندی بود. ولی البته خوب است اگر دوربین را لحظه‌ای بچرخانیم. پیشنهاد می‌کنم، به این مطلب توجه کنید که نخستین نمونه‌های زن‌ستیزی را هم در یونان باستان می‌شود سراغ گرفت:
    http://koocheha.com/%DB%8C%D9%88%D9%86%D8%A7%D9%86-%D8%A8%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D9%86%D8%AE%D8%B3%D8%AA%DB%8C%D9%86-%D9%86%D9%85%D9%88%D9%86%D9%87%E2%80%8C%DB%8C-%D8%B2%D9%86-%D8%B3%D8%AA%DB%8C%D8%B2%DB%8C/

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

••4 5