پژوهشگران دانشگاه «ییل» میتوانند چهرههایی را که در ذهن تصور میکنید، ببینند!
در حکایت جالبی از ابن سینا که البته معلوم نیست چقدر سندیت تاریخی دارد، جوانی به درد عشق مبتلا میشود و کارش به جنون میکشد. ابن سینا که از آنجا که راهی برای بیرون کشیدن نام و توصیف چهره دختر از زبان بیمارش نداشت، انگشت بر نبض دست او گذاشت و بعد خواست که نام خیابانها و کوچههای شهر را یک به یک بخوانند. سرانجام با نزدیک شدن به کوچه دلدار و تند شدن نبض جوان عاشق، پی به نام دختر بردند و باقی ماجرا هم که به خوبی و خوشی تمام شد.
در یک کتاب علمی تخیلی از رابرت سیلوربرگ به نام «سفر به سیارات ناشناخته»، وقتی سیروسیها مشکوک میشوند که قهرمان داستان اطلاعاتی دارد که نمیخواهد به آنها بدهد، از یک دستگاه مغزسوراخکن برای دسترسی به اطلاعات استفاده میکنند.
اما آیا واقعا راهی برای نفوذ به دنیای درون ذهن ما وجود ندارد؟ ظاهرا هر سال که میگذرد ما روزنهایی برای نفوذ به این دنیا پیدا میکنیم.
در خبر تازهای که البته 2 ماه پیش در وبسایت دانشگاه ییل منتشر شده و به تازگی در سایتهای معروف دنیا بازتاب یافته است، پژوهشگران دانشگاه ییل ادعا کردهاند که فقط با استفاده از اسکنهای fMRI موفق شدهاند که چهرههایی را که اشخاص در حال مجسم کردن آنها هستند، بازسازی کنند.
این کار در واقع نوعی مغزخوانی است. تا پیش از این دانشمندان میتوانستند با استفاده از اسکنهای fMRI تا حد کمی پی ببرند که یک شخص در حال دیدن چه چیزی است، مثلا یک شهر را میبیند یا ساحل را. اما کار جدید، سطح تازهای از پیشرفت علمی محسوب میشود.
فرایند تکامل مغزی انسانها باعث شده است که قسمت بزرگی از مغز مسئول پردازش چهرهها شود. برای بقا انسانها در طول هزاران سال، مجبور بودند که به سرعت دوست را از دشمن تشخیص بدهند و قادر به تمیز دادن چهرههایشان باشند.
در آزمایشی که محققان دانشگاه ییل انجام دادند، شش داوطلب انتخاب شد و 300 چهره مختلف در حالی که زیر fMRI بودند به آنها نشان داده شد.
با استفاده از این اطلاعات آنها یک کتابخانه آماری از نحوه پردازش چهرهها توسط مغز بنا کردند.
در مرحله بعد آنها چهرههای جدید به داوطلبها نشان دادند و این بار موفق شدند تنها با اطلاعات fMRI ، چهرههایی را که اشخص در حال دیدن آنها بودند بازسازی کنند.
دانشمندان امیدوارند که به تدریج میزان دقت بازسازیهای چهرهها را بالا ببرند.
کشف جدید کاربردهای زیادی میتواند داشته باشد، در کوتاهمدت با استفاده از این فناوری میتوان با استفاده اقدام به بازسازی چهره مجرمان تنها به اتکای خاطرات شاهدان کرد و در درازمدت هم شاید روزی برسد که بتوانیم رؤیاهایمان را ضبط کنیم.
کسی چه میداند، شاید در این صورت زمانی برسد که بتوانیم رؤیاهایمان و تخیلات خودمان را در یوتیوب آپلود کنیم و شاید حرفه اصلی خیلیها هم رؤیافروشی شود.
از سوی دیگر این کشف احتمالا سوژهای به نویسندگان علمی- تخیلی برای خلق جهانهای دستوپیایی بدهد که در آن برادربزرگ، حتی به حریم فعلا امن و خصوصی ذهنها هم تجاوز میکند!
وای از اون روزی که این تکنولوژی بدست نابخردان بیفته…
خیلی جالب بود.کاش جزئیات بیشتری می دونستیم.چه جوری این تصاویر ثبت میشه؟!من می دونستم که اگر قسمتهای مختلف مغز رو تحریک الکتریکی کنن(اصطلاح علمیش رو شما که روانپزشک هستین می دونین)،خاطرات در ذهن ما باز نواخته میشه و اونا رو به یاد میاریم.ولی این خیلی خیلی جالبه که تصویر رو بشه ثبت کرد!دکتر مکانیسم خواب چه جوریه؟خواب رو هم میشه تصویری ثبت کرد یا واقعا باید چیزی رو دیده باشیم تا بشه ثبتش کرد و دید؟
اوه! 🙂
هرچی تکنولوژی بیشتر پیشرفت میکنه، بیشتر یقین میکنم دنیا و زندگی یه توهم پیچیدست!
خیلی خیلی جالب بود !
کسی چه میداند، شاید در این صورت زمانی برسد که بتوانیم رؤیاهایمان و تخیلات خودمان را در یوتیوب آپلود کنیم و شاید حرفه اصلی خیلیها هم رؤیافروشی شود. :)))))) این عالیه …. فوق العادست …..
این ویدیو از سایت TED.com رو ببینید . در همین زمینه هست
http://www.ted.com/talks/mary_lou_jepsen_could_future_devices_read_images_from_our_brains
ممنونم از این مقاله بسیار مفید!!! رویا سازی و رویافروشی! ایده تازه ای دادید دست من نویسنده! البته اگر روزی نظیر چنین شغل هایی باب شود باز هم ما نویسنده ها هستیم که بالاترین استعداد را در خلق رویا خواهیم داشت! : )) فقط امیدوارم نظیر این پژوهش ها در نهایت تیشه ای نشود به ریشه خودمان! : )
ایده ی رویا فروشی خیلی خوب بود!!