یادداشتهای 15 خرداد
اول : واقعا در سایت wordpress ، وبلاگهای رایگان خوبی میشود درست کرد. فقط حیف که امکان تغییر و تحول زیادی در تمپلیت به آدم داده نمیشود ، با این همه تمپلیتهای زیاد و خوبی دارد که هر کسی را قانع میکند. من که فکر میکنم اگر کسی به دنیال راه انداختن یک وبلاگ باشد و کمی از کامپیوتر سررشته داشته باشد ، باید یکراست به سراغ سرویس وردپرس برود. مگر آدم از یک سرویس رایگان چه میخواهد؟ من وبلاگ انگلیسیم را در وردپرس درست کردم. فعلا سه چهار پست مختصر بیشتر ندارد ، که آن هم در واقع برای تست بوده است. کمی که وضع بهتر شد ، خبرتان میکنم. کمی کار با اسلایدبار وردپرس در دفعه اول مشکلاتی دارد که البته آنهم به راحتی قابل حل است.
گاهی وقتی آدم این سرویسهای رایگان را میبیند ، بدجوری حس حسادتش گل میکند ، نه زحمت رجیستر دومینی ، نه کمبود پهنای باندی و نه دردسر چندانی.
بهتر است ادامه ندهم! ، چون حس میکنم دارم وارد مبحث مورد علاقهام یعنی غیبت از پرشینبلاگ میشوم. واقعا من نمیدانم پرشینبلاگ چه دارد که جماعت بلاگر ولش نمیکنند. وقتی بلاگاسپات ، وردپرس و همین بلاگفای خودمان است …
دوم : دو دقیقه در کتابفروشی : بلاخره توانستم کتاب “تاریخچه زمان” و “جهان در پوست گردو” ی هاوکینگ را تهیه کنم. البته اگر به فیزیک و به داشتن معلومات عمومی علاقه ندارید ، خواندنش را به شما توصیه نمیکنم. اصلا آدم معلومات عمومی را میخواهد چه کار کند ، آن هم در ایران!
من وقتی خواندن این کتابها را شروع کردم یاد دوران نوجوانیم افتادم ، یادش بخیر.
کتاب دیگری که توجهم را جلب کرده ، “عطر سنبل ، عطر کاج” نوشته فیروزه جزایری دوما است ، که داستان اقامت یک دختر ایرانی با خانوادهاش در آمریکا و تلاش خانواده برای تطبیق با زندگی در آنجاست. کتاب بسیار ساده و با صمیمتی خاص نوشته شد و در عین سادگی واقعیاتی از یک جامعه ایرانی مقیم آمرکا و تعاملات فرهنگی را به خواننده انتقال میدهد. بهترین وقت خواندنش البته به نظر من یک ربع قبل از خواب است.
از “سلینجر” عزیز هم “جنگل واژگون” را خریدم ، حدودا 90 صفحه دارد. فکر کنم چاپ اول این داستان باشد.
چند تا کتاب دیگر هم بدجور در پیشخوان و قفسه خودنمایی میکردند که هر جور بود توانستم از خریدنشان صرفنظر کنم چون علاقهای به دیدن کتابهای نخوانده در کتابخانهام ندارم.
یک چیز جالب هم در کتابفروشی اتقاق افتاد یک لحظه چاپی با ظاهر متفاوت از “عشق سالهای وبای” مارکز دیدم ، یک لحظه بر من مشتبه شد که ” پاییز پدرسالار” را دیدهام ، بلافاصله از قفسه کشیدمش بیرون و گفتم :” چقدر خوب ، بالاخره گیرش آوردم.” کتابفروش که قبلا هم چند بار سراغ پاییز پدرسالار را از او گرفته بودم ، خندهاش گرفت و گفت :”نه پسرم ، اشتباه کردی ، این اون نیست.” حیف!
سوم : آقا ، مثل این که آن سایتی را که برای تغییر چهره و مسن کردن چهره معرفی کرده بودم ، از کار افتاده ، پس برای جبران اتفاق رخ داده ، سایت دیگری را به شما معرفی میکنم که میتواند کمی سرگرمتان کند. کار این سایت این است که عکس شما را میگیرد و بعد تغییر تحوئلاتی در آن میدهد ، مثلا شما را به دوران نوزادی میبرد ، چهره انیمیشنهای ژاپنی ( با چشمان مضحک بسیار درشت!) به شما میدهد ، حتی بلانسبت … بگذریم ، خودتان تست کنید. این سایت دست به نقد است و مثل سایت قبلی شما و البته من را سر کار نمیگذارد.
چهارم : مریضها جدیدا عادت جدیدی پیدا کردهاند ، از من تعداد آزمایشاتی را که برایشان نوشتهام ، میپرسند. تجربه کردهام که بهترین کار برای قانع کردنشان این است که جلوی رویشان و با اشاره نوک خودکار ، آزمایشات را بشماری و با صدای بلند شمارش کنی ، تازه من زرنگی میکنم و CBC , diff را دو آزمایش حساب میکنم ، تا تعداد آزمایشات از چهار پنج تا کمتر نباشد. وقتی میگویم 6 آزمایش دارید ، با رضایت از مطب بیرون میروند. اندیکاسیون؟؟!! توضیح؟! وارد این مبحث نمیشوم.
پنجم : خبر آیتی چرا کم شده؟
سلام
من هم با شما موافقم من قبلا در پرشین بلاگ مینوشتم
حالا یه چند وقته اومدم بلاگفا. محیطش ومهمتر ازهمه برای من امنیت اون خیلی بهتره.من تجربه بدی در پرشین بلاگ داشتم.نه اینکه هک بشم یا.. ولی خب.
البته حالا فالب بلاگم بهم ریخته شما نمی دونیدباید چیکارکنم.من یک لینک به لوگوی خودم طراحی کردم.هرچند کار بزرگی نبود ولی من خیلی خوشحال شدم.
ببخشید که سوال دوم رو می خوام بپرسم
من درکنار ویندوز خودم لینوکس شریف نصب کردم
امشب که سیتم رو روشن کردم وارد یک محیط تکست شدم که نوشته بود گراب و…
خلاصه مجبور شدم نصب دوباره و…
سلام دکتر !
میشه لطف کنید بگید این کتابهای آقای هاوکینگ رو از کجا تهیه کردید؟ (چه ناشری ؟)
موفق باشید.
پاسخ نویسنده وبلاگ : تاریخچه زمان از شرکت سهامی انتشار و جهان در پوست گردو از نشر حریر.
آقا شما دکتر چی هستید؟ عمومی؟ متخصص؟ خیلی دلم می خواد یه بار مریض بشم و گذرم به شما بیافته. ارزشش رو داره !
اول:فکر می کردم فقط دو کتاب از سلینجر به فارسی ترجمه شده باشه! لطف می کنید اسم ناشر این کتاب رو هم ذکر کنید؟!
دوم: برعکس این آقا سجاد من اصلا دوست ندارم مریض شما باشم!!!…چون شمردن رو خوب بلتم (;
سلام. چند ماهی است که نوشتههایتان را دنبال میکنم مخصوصاً آنهایی که در مورد وب هستند. امروز به طور اتفاقی داشتم ۱۰۰ کلیپ برتر “گوگلویدئو” را نگاه میکردم که به یک تبلیغ جالب در مورد فایرفاکس رسیدم. گفتم شاید برای شما هم جالب باشه، برای همین لینکش را اینجا مینویسم.
http://video.google.com/videoplay?docid=-8762512180812934446
اگر در منوی سمت راست گزینهی ” More from this provider” را انتخاب کنید چند تبلیغ دیگر در مورد فایرفاکس و رِدهَت پیدا میکنید.
سلام آقای مجیدی. باز هم ممنون بخاطر یادداشتهای بسیار مفیدتان. میخواستم اگر ممکنه سایتی برای آپلود رایگان فایلهای صوتی به من معرفی کنید. ممنونم.
salam
kheili baram jaleb bod matalebe site, bekhatere inke ye pezeshk ona ro neveshte bood
hamishe noafagh bashid
khoda negahdar
سایت شما خیلی خوبه من میخواهم اگه بشه با شما همکاری کنم؟ به من pm بدید.
سلام
نــــــــــه…
میری پیش این میکشتت ها؟
این حواسش بیشتر به کتابهاست تا تو..
بپا..
یــــــا حق
مولی
:))
مریض کامنتی فقط کم داشتین!!!
پاییز پدر سالار پیدا نمیشه …:(
سلام
ممنون، بابت لینک.